۳۸ اصطلاح معدنکاری روباز را در یک نگاه درک کنید
در معدن روباز، اصطلاحات حرفهای، زبان مشترکی را تشکیل میدهند که فرآیندهای تولید را استاندارد کرده و عملیات ایمن و کارآمد را تضمین میکند. این اصطلاحات، برنامهریزی معدن، روشهای استخراج، پارامترهای کلیدی، تجهیزات و مدیریت ایمنی را در کل گردش کار پوشش میدهند. در ادامه، ۳۸ اصطلاح اصلی که بر اساس دستهبندیهای منطقی گروهبندی شدهاند، توضیح داده شده است تا به شما در درک سریع منطق اصلی و نکات کلیدی معدن روباز کمک کند.
I. اصطلاحات پایه هندسه و مرز معدن این اصطلاحات، شکل فضایی معدن، معیارهای مرزی و منطقه کاری آن را تعریف میکنند - مبانی برنامهریزی و طراحی معدن.
معدن روباز دامنه تپه: منطقه استخراج روباز واقع در بالای خطوط همبرگر بسته؛ شرایط استخراج تحت تأثیر شیب، ارتفاع و سایر عوامل زمین قرار دارد. مناسب برای ذخایر نسبتاً کمعمق در نزدیکی قسمت بالایی تپه.
گودال فرورفته/روباز زیر خط تراز: منطقه معدنی واقع در زیر خط تراز بسته. با افزایش عمق، پایداری شیب و زهکشی به نگرانیهای اصلی تبدیل میشوند؛ این نگرانیها در جایی که کانسار در اعماق زمین دفن شده است، رایج است.
منحنی بسته (خطوط همرفتی): منحنی بستهای در یک ارتفاع مشترک که حد بالایی معدن روباز را مشخص میکند؛ این منحنی، فعالیتهای دامنهای را از گودال فرورفته جدا میکند و نقش تعیینکنندهای در تعیین وسعت معدن دارد.
منطقه کاری روباز: اصطلاح کلی برای گودال، سکوها و کانالهای روبازی که توسط معدنکاری ایجاد میشوند؛ منطقهای است که استخراج، باطلهبرداری و سایر عملیات مغزهگیری در آن انجام میشود.
محدوده پیت و اجزای آن: طرح کلی فضایی که در پایان استخراج روباز (یا در یک مرحله معین) تشکیل میشود، متشکل از مرز سطحی، محیط کف و شیبهای اطراف. تعیین آن، بازیابی منابع، امکانسنجی اقتصادی و پایداری شیب را متعادل میکند و برای طراحی معدن ضروری است.
مرز نهایی پایینی (محیط پایینی): خط تقاطع بین شیب نهایی سکو و کف معدن؛ این خط، محدوده پایینی معدن را تعریف میکند و یک حد کلیدی برای عمق معدنکاری است. خاکریزهای نهایی بالای این خط را میتوان به عنوان خاکریزهای ایمنی، خاکریزهای حمل و نقل یا خاکریزهای پاکسازی طبقهبندی کرد.

دوم. حوزههای کاری اصلی و اصطلاحات لایهبندی این اصطلاحات مربوط به واحدهای لایهبندی مورد استفاده در معدنکاری روی سکو هستند و مستقیماً بر نظم، کارایی و ایمنی تأثیر میگذارند.
پله کانی: یک لایه افقی از سنگ و کانسنگ با ضخامت کنترل شده که از بالا به پایین به صورت پلکانی استخراج میشود. پله کانیها ارتفاع معدن را کنترل میکنند، ایمنی را بهبود میبخشند و حفاری، بارگیری و حمل و نقل را تسهیل میکنند.
نوار انفجار (منطقه انفجار): تقسیمبندی یک سکوی کار به نوارهایی که به ترتیب منفجر و استخراج میشوند. تقسیمبندی مناسب، راندمان انفجار را بهبود میبخشد و خطرات ایمنی را کاهش میدهد.
عرض برش (نوار حفاری): عرضی که در یک مرحله توسط بیل مکانیکی حفاری میشود. مقدار آن به نوع بیل مکانیکی، خواص سنگ و روش استخراج بستگی دارد و مستقیماً بر تولید یک مرحلهای و پیشرفت کلی تأثیر میگذارد.
سکوی کار (نیمکت/سکوی کار): سطحی روی سکوهای کار که حفاری و لایهبرداری در آن انجام میشود. این سطح باید عرض و ظرفیت تحمل کافی برای بیل مکانیکی و کامیونهای حمل بار داشته باشد و باید دارای شیب زهکشی برای جلوگیری از تجمع آب باشد.
رمپ دسترسی (رمپ حمل و نقل): مسیرهای حمل و نقل شیبدار که سطوح سطحی، میزهای کار و ارتفاعات مختلف را به هم متصل میکنند. آنها به عنوان رمپهای اصلی (برای حمل مواد فله) و رمپهای کمکی (برای تجهیزات و پرسنل) طبقهبندی میشوند.
حفاری اولیه (ترانشه آغازین): یک ترانشه تقریباً افقی که برای ایجاد خط کار برای یک سکو حفر میشود؛ محل، طول و عرض آن توسط خط استخراج برنامهریزیشده تعیین میشود و پیشنیاز شروع عملیات در آن سطح است.
سوم. اصطلاحات مرتبط با شیب (ایمنی-بحرانی) پایداری شیب، زیربنای تولید ایمن معادن روباز است. این اصطلاحات انواع شیب، پارامترهای کلیدی و ویژگیهای حفاظتی را تعریف میکنند.
دیوار غیرفعال: ناحیه اطراف معدن که شامل سکوهای تکمیلشده، سطوح شیبدار و کف رمپهای دسترسی است. اگرچه دیگر بهطور فعال استخراج نمیشود، اما برای جلوگیری از رانش زمین و ریزش، نیاز به مدیریت پایداری بلندمدت دارد.
دیوار نهایی: دیواری غیرفعال که در مرز نهایی معدن قرار دارد؛ دیوار در سمت پایین کانسار، دیوار پایینی نامیده میشود. محل و شکل آن در طول طراحی تعیین میشود و برای احیای زمین پس از معدنکاری و احیای اکولوژیکی بسیار مهم است.
دیواره بلند (دیواره بالایی): دیوارهای که در قسمت بالایی معدن قرار دارد؛ پایداری آن مستقیماً بر ایمنی در ناحیه بالایی پیت تأثیر میگذارد و در صورت نیاز تحت نظارت و تقویت قرار میگیرد.
دیواره انتهایی: دیوارهای در دو انتهای کانسار؛ در حفاری و نگهداری آن باید میزان پیشروی سنگ معدن و توالی استخراج در نظر گرفته شود تا پیوستگی عملیاتی کلی حفظ شود.
دیوار کاری (دیوار فعال): شامل پلههایی است که در حال حاضر استخراج میشوند یا قرار است استخراج شوند؛ این منطقه، منطقه فعال تولید است. زوایای شیب و ارتفاع پلهها به صورت پویا با پیشرفت استخراج تنظیم میشوند.
زاویه شیب نهایی: زاویه بین وجه شیب نهایی و صفحه افقی؛ این زاویه نشاندهنده شیب دیواره نهایی است و توسط مکانیک سنگ، ارتفاع شیب و محاسبات پایداری برای اطمینان از پایداری بلندمدت تعیین میشود.
سطح شیب نهایی: سطح شیبی که وقتی سکوهای غیرفعال به مرز نهایی میرسند، به دیواره نهایی تبدیل میشود؛ شکل آن باید کاملاً با طراحی مطابقت داشته باشد و وضعیت نهایی استخراج را مشخص میکند.
زاویه شیب دیوار فعال: زاویه بین سطح دیوار فعال و سطح افقی؛ این زاویه بر پایداری و بهرهوری تأثیر میگذارد و باید برای فاز فعلی و شرایط سنگ بهینه شود.
سطح دیوار کار: سطح شیبدار فرضی که بین پنجه بالایی میز کار و پنجه پایینی میز کار تشکیل میشود؛ این سطح به صورت بصری هندسه کلی دیوار را منعکس میکند و زاویه و برنامهریزی عملیات را هدایت میکند.
سکوی ایمنی (سکوی مهار): برای جلوگیری از ریزش سنگ، کاهش زاویه مؤثر شیب و محافظت از سطوح پایینتر طراحی شده است. عرض و فاصله بر اساس ارتفاع شیب و پایداری سنگ تنظیم میشود.
سکوی حمل و نقل (هولاژ برم): سکو یا جادهای که میزهای کار را به رمپهای دسترسی متصل میکند و برای عبور ایمن وسایل نقلیه حمل و نقل طراحی شده است؛ عرض، شیب و سطح آن باید با نوع وسیله نقلیه و حجم حمل و نقل مطابقت داشته باشد.
سکوی پاکسازی (سکوی جمعآوری/پاکسازی): به صورت دورهای در پایین شیب نصب میشود تا سنگهای افتاده را متوقف کند و امکان جمعآوری آنها توسط تجهیزات پاکسازی را فراهم کند. همچنین به عنوان یک خاکریز ایمنی برای محافظت از عملیات پایینتر عمل میکند.

چهارم. پارامترهای معدنکاری اصلی (برنامهریزی اقتصادی و تولید) این شاخصها، اقتصاد معدنکاری و مقیاس را اندازهگیری کرده و برنامهریزی تولید را هدایت میکنند.
نسبت باطلهبرداری: نسبت باطله (روباره) به سنگ معدن (t/t یا m³/m³). این یک شاخص اقتصادی اصلی برای معدنکاری روباز است: هرچه نسبت باطلهبرداری کمتر باشد، چشمانداز اقتصادی بهتر است.
نسبت میانگین باطلهبرداری (نپ): نسبت حجم کل باطله وی پی به حجم کل سنگ معدن آپ در محدوده معدن: نپ = وی پی / آپ. این نسبت، نسبت کلی باطله به سنگ معدن در معدن برنامهریزیشده را نشان میدهد و برای برنامهریزی و ارزیابی اقتصادی مهم است.
نسبت باطلهبرداری از سطح (لایه) (ان اف): نسبت باطله وی اف به سنگ معدن اف در یک سطح یا لایه مشخص: ان اف = وی اف / اف. این نسبت برای تجزیه و تحلیل اقتصادی لایههای خاص و کمک به تعیین ترتیب و روش استخراج استفاده میشود.
نسبت باطلهبرداری نهایی (نیوجرسی): نسبت باطله تدریجی به ماده معدنی تدریجی هنگامی که محدوده معدن به اندازه عمق واحد گسترش مییابد: نیوجرسی = ΔV / ΔA. این به تصمیمگیری در مورد اینکه آیا عمیقتر کردن مرز معدن از نظر اقتصادی توجیهپذیر است یا خیر، کمک میکند. اگر کمتر از نسبت حد اقتصادی باشد، عمیقتر کردن ممکن است امکانپذیر باشد.
نسبت باطلهبرداری عملیاتی/تولیدی (ن): نسبت ضایعات در مقابل به سنگ معدن همانطور که در طول یک دوره تولید خاص: ن = در مقابل / همانطور که. این نسبت، نسبت سنگ معدن به ضایعات را در طول یک مرحله تولید نشان میدهد و برای برنامهریزی تولید و تخصیص تجهیزات مهم است.
نسبت باطلهبرداری اقتصادی: حداکثر مقدار باطله در واحد سنگ معدن که از نظر اقتصادی برای استخراج روباز قابل قبول است. مناطقی که از این نسبت تجاوز کنند، استخراج آنها غیراقتصادی است و نیاز به محاسبه با استفاده از قیمت سنگ معدن، هزینههای استخراج و باطلهبرداری دارند.
کل تناژ استخراجشده: مجموع سنگ معدن تولید شده و باطلههای برداشتهشده؛ این مقدار مستقیماً نشاندهنده مقیاس تولید و شدت عملیات است.
ظرفیت تولید معدن (t/a): با ظرفیت سنگ معدن آک و ظرفیت کل مواد A بیان میشود، به طوری که A = آک × (1 + ن). ظرفیت باید بر اساس ذخایر، تقاضای بازار و شرایط فنی تعیین شود و یک پارامتر اصلی طراحی است.
عمر برنامهریزیشده معدن (عمر اقتصادی): عمر مفید انتخابشده برای به حداکثر رساندن سود اقتصادی با توجه به مقیاس ساختوساز و ذخایر صنعتی اثباتشده. این روش، میزان استفاده از منابع، دوره بازگشت سرمایه و استهلاک تجهیزات را برای اطمینان از نتایج اقتصادی بهینه در نظر میگیرد.
V. روشهای استخراج معدن و فناوریهای پشتیبانی این اصطلاحات شامل روشهای باطلهبرداری، حمل و نقل، انفجار و مدیریت پسماند میشود - که کلید عملیات روان هستند.
پارامترهای انفجار: شامل بار روی سکو (خط برش)، فاصله و الگوی چال، ضریب نزدیکی، حفاری بیش از حد، طول برش، مصرف مواد منفجره در واحد و خرج در هر چال. انتخاب مناسب بر خردایش سنگ، ایمنی انفجار و مصرف مواد منفجره تأثیر میگذارد و از طریق آزمایشها و محاسبات میدانی بهینه میشود.
روشهای استخراج روباز: مطالعه توالی و روابط مکانی در استخراج، باطلهبرداری و استخراج سنگ معدن. روشهای مناسب (مانند بنچچین، استخراج دیواره بلند و غیره) باعث بهبود کارایی، کاهش هزینه و تضمین ایمنی میشوند.
روشهای حمل و نقل روباز: شامل راهآهن، جاده، بالابر/سرنگونی روی شیب، حمل و نقل ترکیبی، نوار نقاله، حمل و نقل هیدرولیکی و جریان ثقلی. هر کدام مزایا و محدودیتهایی دارند و باید بر اساس مقیاس معدن، توپوگرافی و خواص مواد انتخاب شوند.
روشهای دفع سنگهای زائد: مثالهایی از این روشها شامل حمل با کامیون و هل دادن با بولدوزر، حمل ریلی با قرار دادن بیل مکانیکی، خرد کردن و هل دادن با بولدوزر، تخلیه با لودر و چیدن با نوار نقاله است. انتخاب روش به روش حمل و نقل، شرایط محل تخلیه و چیدمان تجهیزات بستگی دارد تا از قرارگیری منظم و ایمن زبالهها و به حداقل رساندن اثرات زیستمحیطی اطمینان حاصل شود.
عوامل اصلی مؤثر بر پایداری محل دفن زباله: شامل شیب محل دفن، ارتفاع انباشت، زمینشناسی و ظرفیت باربری پی، خواص خاک-سنگ و ترتیب انباشت. حالتهای خرابی رایج، رانش زمین و جریانهای واریزهای هستند. طراحی و بهرهبرداری باید ترتیبهای انباشت مناسب، عملیات تصفیه پی و سیستمهای زهکشی را برای حفظ پایداری اتخاذ کند.
به طور خلاصه، این ۳۸ اصطلاح، برنامهریزی، طراحی، تولید و مدیریت ایمنی معدن را در بر میگیرد. درک معانی و روابط متقابل آنها برای تسلط بر فرآیندهای معدنکاری روباز و تضمین عملیات ایمن و کارآمد، اساسی است.




